. یا رفیق من لا رفیق له .

 

نگاهی به برنامه ام میندازم، دوباره باید ســــی صفحه حقوق بین‌الملل بخونم! می‌دونم تا غروب وقتم رو می‌گیره. 

دلم می‌خواد کاری که دوست دارم رو انجام بدم و کلی توجیه میاد تو ذهنم برای اینکه از زیر خوندن اون کتاب شونه خالی کنم: امروز هوا آلوده است و تو هم زمین‌گیر شدی _ اصلاً شاید گلو درد و سوزش چشمت به خاطر سرماخوردگی باشه _ فردا بخونش. 

دلم می‌خواد بشینم پای اون مقاله‌ی انگلیسی.یا یه فیلم خارجی ببینم، اما.

اما به قلبم نازل میشه که "یه نگاهی به آدمای اطرافت بنداز. اونایی که سن شناسنامه‌ایشون ازت بیشتره و امروزِ تو، دیروز اونا بوده. همونایی که تووی امروزشون _ که ممکنه فردای تو باشه_  دارن به زمین و زمان غر می‌زنن و فحش و نفرینه که نثار سرنوشت‌شون می‌کنن."

- خب.؟!

- "اینا دیروز فقط کارهایی رو انجام می‌دادن که دلشون می‌خواست."

- مگه بده؟

- " نه، فقط تنها مشکلش اینه که امروز دیگه نمی تونن کارایی که دوست دارن رو انجام بدن. چون سرمایه‌اش رو ندارن.

    اصلاً یه سوال: می‌دونی فرق آدمای موفق و آدمایی که فقط بلدن از بخت سیاه‌شون گله کنن توی چیه؟

- چی؟

- " فرق این آدما توی کارهایی که دوست دارن انجام بدن و انجام میدن نیست. توی کارهاییه که در لحظه، دوست ندارن انجام بدن ولی انجام میدن!

هر طور شده انجامش میدن.به هر بدبختی که هست!

ارزش فردای آدما رو این کارا مشخص می‌کنن."

 

#گفتگوی_دو_من_درون

#روزانه_نوشت_دانشگاه_تهران

 

 

پ.ن بی ربط یا شاید با ربط: 

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: مردانگى چیست؟

فرمود: خدا ترا آنجا که منع کرده نبیند و آنجا که امر کرده گم نکند.

تحف العقول / ترجمه جنتى ؛ ص575

 

عیدتون مبارک :)

 



 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها